پاکستان و دشواری های حاکمیت مشرف
محمد امین وکیلی محمد امین وکیلی

با نزدیک شدن موعد انتخابات در پاکستان تردید ها و نظریه های متفاوتی برابهام الودگی فضایی سیاست پاکستان نمایان شده است. تلاش دو مخالف سیاسی پرویز مشرف در خارج هم نتیجه بخش نبوده است. صف آرایی جناحها و جریانات داخل پاکستان با خلاء رهبری روبرو اند. در این مدتی که خانم بوتو و نواز شریف از غایبان سیاسی محسوب شده اند، احزاب افراطی با حمایت آی، اس، آی  در قدرت سیاسی بیشتر شریک شده است. نزدیکی جنرالان پاکستانی و استفاده از نیرو های تند رو امنیت کشور های همسایه این کشور را نیز با تهدید های مواجه ساخته است. مقامات ایالات متحده و افغانستان در مورد دخالت پاکستان به افغانستان متفق القول اند.  نگرانی های هندوستان نیز در مورد امنیت کشمیراز ناحیه جریانات افراطی می باشد. 

 

مجلس متحده عمل که از نیرو های اسلام گرا و تندرو تشکیل شده است، برای تداوم ساختارخویش شکننده تر از ان است که جای خالی احزاب قدرت مند را پر کنند. رسانه های جمعی از اختلافات اساسی بین جمعیت العماء و حزب جماعت اسلامی خبر داده اند. فضل الرحمان با حمایت و تقویت طالبان در سالهای گذشته نقش اصلی را ایفا می کرد. در حال حاضر نیز به حمایت القاعده و طالبان متهم است با صبر و حوصله در پارلمان این کشور ظاهراً اصول مبناییش را فدای حفظ وضع موجود کرده است.

 

حزب جماعت اسلامی، مولانا فضل الرحمان را متهم به سازش کاری در مورد تصویب لایحه قانون مجازات زنان می کند. تصویب لایحه قانون مجازات زنان تزلزل اولیه را در مجلس متحده عمل ایجاد کرده است. با فروریزی این مجلس و فشار های ایالات متحده امریکا بر پاکستان، جنرال مشرف با دشواریهای زیادی تا برگزاری انتخابات \"ریاست جمهوری و انتخابات ایالتی\" روبروخواهد بود.  گرچه  خواسته تندروان مذهبی  مبنی بر تفکیک وظایف مشرف در مسند فرماندهی ارتش و ریاست جمهوری کمرنگ شده است اما یکی از پارادوکس ها اساسی فرا روی مشرف قرار دارد.

 

ساختار قدرت در پاکستان:

 

تغییر و جا بجایی قدرت در پاکستان صورت واقعی نداشته و ندارد، انتخابات ها بدون نظر نظامیان صورت نمی گیرد. پس از شکل گیری کشوری  به نام پاکستان طوالی کودتاه ها چهره نظامی پاکستان را در منطقه تثبیت نموده است. برخی از صاحب نظران براین باورند که اهداف اولیه موسسین پاکستان کشوری با مبنای افراطی نبوده است.

 

کودتا های نظامی و موقعیت حساس این کشور باعث شده است که به سمت استراتژی اسلام و پیاده نمودن شریعت اسلامی پیش رود. برخی صاحب نظران چهار عامل مهم را در روند رشد افراط گرایی موثر می دانند. به قدرت رسیدن جنرال ضیاالحق، بحران کشمیر،  بحران افغانستان و تحولات سالهای 1357 در ایران عوامل عمده در این روند قلمداد می گردد.  بعد از کشته شدن جنرال ضیا الحق در یک هواپیما دهه دموکراسی از 1988 تا 1997  اغاز شده است . در این دوران قدرت در دست دو صدر اعظم دست بدست شده و دوام یافته است. درآخرین جا به جای قدرت از غیر نظامیان به جنرال پرویزمشرف بهانه شکست ارتش در کشمیر « منطقه کارگیل» مورد اخلاف هند و پاکستان ارزیابی شده است.

 

نبرد کارگیل در 1999 و سرکوب ارتش پاکستان توسط نیروهای هندی نقطه قوتی شد برای پیروزی مشرف برنواز شریف نخست وزیر وقت پاکستان، که نظامیان قدرت را بدست گرفتند. در این جا به جای شرایط منطقه و پاکستان کاملاً تغییر کرده است. در این کشور پس از روی کارآمدن پرویز مشرف جریانات افراط گرا تقویت شد. نیرو های طرفدار دموکراسی علنی سرکوب شدند. احزاب لیبرال به بهانه های واهی از قدرت کنار زده شدند. 

 

خانم بی نظیر بوتو و نواز شریف که تا حدودی به نفع لیبرالیزه شدن این کشور تلاش می نمودند با پرونده های قطور تحت تقیب قرار گرفتند. این دو  در میان طرفدارن دموکراسی هوادارانی داشتند که نیرو های لیبرال به انها دل خوش کرده بودند. پس از سال 1991  قدرت در این کشور کاملا بدست نطامیان متمرکز شد و با همسویی تندروان مذهبی دولت های ائتلافی شکل گرفت. در پیش گرفتن این سیاست مشرف با پارادوکس مشارکت با جریان تندرو و خواسته های دموکراسی مواجه بوده است.

 

تغییر جایگاه پاکستان پس از 11 سپتامبر:

 

استفان کوهن نویسنده کتاب ایده پاکستان \"  The Idea of Pakistan \" معتقد است \" پاکستان در آستانه 11 سپتامبر 2001 یک کشور راه گم کرده، با اقتصاد راکد یک حکومت نظامی، نهاد های سیاسی و اجتماعی نابسامان و منفور در سطح بین المللی بود.\"   حمایت از طالبان و افزایش تاسسیات هسته ای این کشور پاکستان را از موقعیت خط مقدم به کشور منزوی تبدیل کرده بود. پس تحولات از 11 سپتامبر مجددا این کشور به پایگاه مبارزه علیه تروریزم تبدیل شد. لابی های دیپلماتیک این کشور اعتماد غرب را تا اندازه ای جلب نموده بود که دخالت پاکستان در امور داخلی افغانستان را با سوال روبرو نموده بودند. جلب کمک و تقویت نهاد های پاکستان برای مبارزه علیه تروریزم نقش نیرو های افراطی در این کشور را پوشش داده بود.

 

شکل گیری استراتژی سه جانبه بین افغانستان، ایالات متحده و پاکستان از تهدید امنیت برای افغانستان نکاسته است. پا فشاری دولت افغانستان  بر دخالت پاکستان تا حدودی اذهان کشور های کمک کننده افغانستان را متقاعد ساخته است. از سال 2006فشار بر پاکستان بیشتر شده است. مشکلات داخلی و فشار های بین المللی زمینه های  تغییر نگرش پاکستانی های را فراهم خواهد آورد.

 

 

 اکثر نیرو های افراطی که در این دوران نفوذ شان افزایش یافته است،امیدوارند در انتخابات آتی قدرت را به نفع خودشان مصادره کنند. مشرف در مورد برگزاری انتخابات به صورت روشن صحبتی ننموده است. مجموعه احزاب تندرو که در قالب \"مجلس متحده عمل \" گرد امده اند خواستار تفکیک وظایف نظامی و ملکی جنرال پرویز مشرف نیزهستند.

 

موقعیت نظامیان در قدرت :

 

ارتش پاکستان در پس پرده همه ای تحولات این کشور قرار دارند بنابراین نیرو های غیر نظامی به هیچ وجه نمی توانند ابتکار عمل را از ارتش بیگیرند. با این شرایط  مشرف نمی تواند فرماندهی ارتش را رها سازد و نه می تواند از ریاست جمهوری دست بردارد. در این عرصه جناح های دموکراسی خواه با احساسات ضد امریکایی گروه های افراط گرا و نظامیان طرفدار مشرف تضعیف شده اند.  در انتخابات ایالتی دور گذشته، ائتلافی از جریان های تندرو به نام \"مجلس متحد عمل\" به پیروزی های زیادی دست یافته اند.

 

تصور بیشتر تحلیل گران براین است که جنرال مشرف در تقویت این گروه ها نقش موثر ایفا نموده است. کوهن وضعیت فعلی را « نظام نوین مشرف : جنرال به عنوان سیاست مدار » و «دموکراسی مسلح» توصیف می کند. تندروان مذهبی با ائتلافی شان خواستار تغییراتی به ظاهر اساسی اند. در حال حاضر خواسته های آنها کمتر از اجرای سخت شریعت در پاکستان نیست در این روند مشرف برای بقای خویش نمی تواند تن به این خواسته ها بدهد. بنابراین مشرف در انتخابات آتی  احزاب قدرت مند را وارد میدان نمی سازد. نزد افکار عمومی پاکستان وعده انتخابات در سال 2007 موقف لرزان مشرف را تقویت نخواهد کرد.

 

با توجه به کار کرد های ارتش در این کشور سیاست مداران و نظامیان این کشور همیشه با سه مشکل اساسی و بنیادین روبرو بوده اند. تا به این سه مشکل به صورت منطقی رسیدگی نشود پایه های این کشور لرزان خواهد بود. 1- ارتش در این کشور نقش و جایگاه اصلی را دارد اما پس از در هم شکستن نیرو های مخالف چگونه باید قدرت را حفظ کند؟ 2- این ارتش چگونه برنامه های خویش را به رغم مقاومت و حتی خصومت گروه های متعدد قومی زبانی و فرق مذهبی به علاوه گروه های کارگری و تجار وغیره ... به پیش خواهدبرد؟ 3- اگر نظامیان این دو مشکل را از سر راه بردارند با مشل اصلی که دولت شان باشد روبرو اند.

 

در صورتی مشرف می تواند بقای خویش را در تداوم سلطه اش حفظ کند که توازن بین نیرو های تندرو مانند اعضاء مجلس متحده عمل و نیرو های دموکرات ایجاد نماید. برخی براین اعتقاد اند، که اختلافاتی ایجاد شده  بین ائتلاف تند روان نمایانگر این طرح است.  مخالفین سیاسی مشرف که خواستار اعاده دموکراسی هستند زمینه را برای حضور شان فراهم می نمایند. ائتلاف های جدید تا 16 نوامبر 2007شکل خواهد گرفت. چانه زنی ها بین حزب مردم و جنرال مشرف از یک سو و تلاش مسلم لیک شاخه نواز شریف با حزب مردم از سوی دیگر بر ابهام الودگی فضایی سیاسی پاکستان افزوده است.

 

نتیجه:

 

گمان می رود در یک سناریو حزب مردم بی نظیر بوتو با جنرال مشرف در صورتی ائتلاف نماید که برخی از مواد قانون اساسی اصلاح شود تا برای بار سوم خانم بوتو بتواند صدر اعظم این کشور شود. در مقابل خانم بوتو وطرفدارانش باید سلطه مشرف را در دو مسند ریاست جمهوری و فرماندهی ارتش بپذیرد. برخی از زیر مجموعه های این حزب براز نارضایتی شان را اعلان داشته اند اما در واقعیت تصمیم نهایی با خانم بوتو است. ارگ معادله به نفع این ائتلاف رقم بخورد در ان صورت موقف مجلس متحده عمل چه خواهد بود؟ احزاب تندرو در این ائتلاف که براساس مصلحت ها و نیاز های همان زمان دور هم جمع شده بودند به سادگی پراکنده نخواهد شد؟ این سوالاتی است که ناظران غربی نیز از توجه دور نداشته اند. در مقابل تلاش نواز شریف برای تشکیل یک ائتلاف بزرگ تر با حزب مردم به رهبری بوتو عملی به نظر نمی رسد. براساس تصمیم مشرف و پا در میانی سعودیها وی تا چند سال دیگر نمی تواند به پاکستان برگردد. آنچه مشرف را با دشواری روبرو خواهد کرد پذیرش اصلاح مواد قانون اساسی و تن دادن به خواسته های حزب مردم به رهبری بوتواست. شاید به سادگی نتوان این روند را تحلیل کرد و بر آن انگشت گذاشت زیرا همانند افغانستان این کشور هم در شکنندگی ائتلاف ها سابقه طولانی دارد. با بررسی داده ها و عوامل موثر خارجی سناریوی اول عملی تر به نظر می رسد.

 

 

 


February 18th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی